به نقل از میگنا: با توجه به بالارفتن آمار خودکشی در همه کشورهای جهان، ضرورت اهمیت ورود علم روانشناسی برای شناخت ریشه این بحران کاملا ضروری به نظر میرسد.
اگرچه وضعیت جهان امروز از هر نظر با قرن گذشته قابل مقایسه نیست، اما با یک بررسی ساده مشخص میشود که بشر نه تنها در برخی از جنبههای انسانی و اخلاقی پیشرفت نکرده، بلکه در مواردی مثل خشونتهای اجتماعی، خودکشی و طلاق حرکتی رو به عقب را تجربه کرده است.
با توجه به بالارفتن آمار خودکشی در همه کشورهای جهان، ضرورت اهمیت ورود علم روانشناسی(Psychology) برای شناخت ریشه این بحران کاملا ضروری به نظر میرسد.
طبق آخرین مطالعات روانشناسان آمریکا میتوان انگیزه خودکشی را با رعایت چند نکته ساده از ذهن فرد بیانگیزه نسبت به زندگی محو کرد و به نوعی اهمیت حیات و جانی که در اختیار دارد را به او گوشزد کرد.
- محدود کردن دسترسی به محتوای خطرناک
اهمیت جلوگیری از دسترسی به محتوای خطرناک و موقعیتهای آسیبرسان برای فردی که از زندگی رنج میبرد و صراحتا اعلام کرده که انگیزهای به زندگی ندارد، به عنوان یک راهکار ساده اما موثر معرفی شده است.
مثلا بهترین راهکار اجتماعی، طراحی نوین مبلمان شهری است. نصب نردههای بلند و محافظ روی پلها، جلوگیری از دسترسی به سلاح و محدود کردن دسترسی به دارو، در پایین آوردن آمار خودکشی(Suicide) موثر هستند.
محققان بر این باورند که با اجرای این محدودیتهای فیزیکی، فرصت تصمیمگیری لحظهای از فرد گرفته شده و او زمان بیشتری برای فکر کردن به زندگی پیدا میکند.
- انتشار صحیح آمار خودکشی و معرفی واقعیت آن
نتیجه بیش از ۱۰۰ سال تحقیق و بررسی نشان میدهد که نحوه انتشار آمار مربوط به خودکشی و روش به تصویر کشیدن آن به یک بحران به نام مسمویت یا تکثیر بیرویه تبدیل شده است.
روانشناسان بر این باورند که با استفاده صحیح از الگوهای تصویرسازی از خودکشی به عنوان یک معضل اجتماعی در رسانههای مختلف مثل اخبار، مستند و فیلمهای سینمایی میتوان در بهترین حالت، خطرات اجتماعی و شخصی این تصمیم عجولانه را در ذهن مخاطب کمرنگ کرد.
- کمک به کاهش منفوریت بیماریهای روانی
مطالعات اخیر حاکی از آن است که بیش از ۹۰ درصد قربانیان خودکشی به بیماریهای روحی و روانی مثل افسردگی، شیزوفرنی(schizophrenia)، اختلال دوقطبی، بی اشتهایی و اعتیاد مبتلا بودهاند.
در واقع ظاهر منفور و غیرقابل بحث بیماریهای روانی به عنوان مهمترین عامل برای عدم مراجعه به روانپزشک است. در اکثر موارد فرد بیمار به علت ترس از برچسب خوردن به عنوان یک بیمار روانی به روانپزشک مراجعه نمیکند و با بحرانیتر شدن وضعیت روحی و روانی سرانجام با یک تصمیم اشتباه به خودکشی روی میآورد.
- افزایش ارتباطات اجتماعی
امروزه تقریبا تمام محققان و روانشناسان اطمینان دارند که تنهایی و احساس طرد شدن از اجتماع مهمترین انگیزه برای خودکشی است. در واقع انسان یک موجود اجتماعی است که زندگی در تنهایی هرگز به نظرش مطلوب نیست.
از نظر جامعهشناسی اگر هر انسان در برابر دوستش احساس مسئولیت داشته باشد و باورهای ذهنی اشتباه و مخرب او را با لحنی دوستانه کنترل کند، بنابراین احتمال بالا رفتن انگیزه خودکشی در فرد به شدت کاهش مییابد. معمولا در اکثر موارد افرادی اقدام به خودکشی میکنند که در انزوا فرو رفتهاند و حتی نزدیکترین آشنایان و دوستانشان نیز آنها را به حال خود رها کردهاند.
علم روانشناسی مفهوم خودکشی را از آنچه عموم مردم باور دارند متفاوت تعریف میکند. از نظر علم روانشناسی فردی که قصد خودکشی دارد، هرگز به دنبال مرگ نیست. بلکه او به دنبال فرار از احساسات و باورهای ذهنی فوقالعاده منفی و کشنده است، بنابراین هدف نهایی فرد صرفا مرگ نیست، چرا که او به دنبال پایان یافتن چیرگی باورهای ذهنیاش است. پس در نهایت یک فرد با انگیزه خودکشی را میتوان با استفاده از متدهای جدید روانپزشکی درمان کرد.
- ۹۷/۰۴/۱۶